انتظار بشر از دین
در بحث کارآمدی دین در جامعه بیش از هر چیز به این مسئله توجه می شود که انسان در زندگی فردی و اجتماعی خود از دین چه انتظاری دارد و آیا دین می تواند انتظارات وی را برآورده سازد. در این مقاله درباره ی این موضوع نکاتی ذکر
نویسنده: حجت الاسلام حسین غلامی
اشاره
در بحث کارآمدی دین در جامعه بیش از هر چیز به این مسئله توجه می شود که انسان در زندگی فردی و اجتماعی خود از دین چه انتظاری دارد و آیا دین می تواند انتظارات وی را برآورده سازد. در این مقاله درباره ی این موضوع نکاتی ذکر و چند اثر نیز به صورت مختصر معرفی و نقد شده است.انسان ذاتاً محتاج و نیازمند، آفریده شده است. در قرآن کریم، به ضعف، فقر، و جهل انسان اذعان شده است. درعین حال، این موجود فقیر و محتاج، برترین مخلوق الهی معرفی شده و جهان و آنچه در آن است، برای او آفریده شده است. انسان چه در حیطه فردی و چه در حیطه اجتماعی، محتاج رابطه است. روابط او گاه با خالقش است، گاه مربوط به خود و گاه مختص روابط موجود بین او و دیگر انسان ها و دیگر مخلوقات است. آداب برخورد و تعامل انسان با خالق خود و دیگر مخلوقات، زندگی انسان را تعریف می کند. در دین اسلام و به ویژه در مذهب تشیع، برای بهبود این روابط دستورهای بسیاری وارد شده و کتاب های فروانی نگاشته شده است. در برخی از این کتابها بیشتر بر روابط انسان با خود و خالق خود تأکید شده است؛ مانند کتاب های مصباح المتهجد، مفاتیح الجنان و کتاب های مزار. در بعضی از کتاب ها به روابط انسان با دیگران نیز توجه شده است که یکی از بهترین کتاب های این باب، کتاب مشکاه الانوار ابوالفضل طبرسی است. آیت الله جوادی آملی نیز همواره تأکید داشته اند که مفاتیح الجنان در جهت تبیین روابط فرد با دیگران ناقص است؛ لذا ضرورت نگارش کتابی در این باب را توصیه می کردند که عاقبت توسط ایشان و با مساعدت عده ای از فضلا، کتابی به نام مفاتیح الحیات نگاشته شد که در نوع خود اثری ارزشمند است. از جمله کسانی که در این باره قلم فرسایی کرده اند، شیخ محمد بهاری است که در تذکره المتقین نکات جالب و بسیار کارآمدی در بحث آداب ارتباطی انسان با خالق و خلق متذکر شده و همچنین شهید ثانی در منیه المرید درباره ی ارتباطات علمی و اخلاقی استاد و شاگرد به زیبایی هرچه تمام سخن رانده است. البته این گونه مباحث در کتب اخلاقی و حدیثی به وفور یاد شده است و مثلاً باب العشره بخش حج کتاب وسائل الشیعه شیخ حر عاملی یا کتاب های اخلاقی همچون جامع السعادات و دو تلخیص عربی و فارسی آن به نام های کشف الغطاء و معراج السعاده نیز به بیان این دست امور پرداخته اند. در این عرصه از رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام) نیز نباید غافل بود؛ چه اینکه از نفیس ترین منابع در این زمینه محسوب می شود.
یکی از روابط مهم انسان رابطه او با دین است. البته این رابطه از جهتی به رابطه با خالق نیز برمی گردد؛ زیرا دین قوانین و مقرارتی است که خداوند برای پرورش انسان تدوین کرده است. از مؤلفه های مهم دین، بحث نبوت است که رابطه بین انسان و خداوند می باشد. در میان ادیان توحیدی، یهودیان به واسطه ی عدم اعتقاد به نسخ، رابطه بین خلق و خالق را قطع کرده اند. مسیحیان نیز اعتقاد خود به انبیا را به حصرت عیسی (ع) ختم کرده اند؛ لذا دیگر رابطه ای بین انسان و خداوند متصور نیستند. اما در بین مسلمانان، این ارتباط حفظ شده و حضرت نبی اکرم (ص) به عنوان رابط بین مردم و آفریدگار معرفی شده است. البته مسلمانان نیز پس از رحلت رسول اکرم (ص) این رابطه را قطع کرده اند و فقط شیعه به واسطه پذیرش امامت و نیابت و خلافت امام (ع) از نبی، این رابطه را حفظ کرده است. از این جهت در بحث روابط، کامل ترین مذهب، مذهب شیعه دوازده امامی است؛ چرا که دیگر مذاهب شیعی که معتقد به وجود امام معصوم(ع) در زمان حضر نیستند نیز این ارتباط را قطع کرده اند و بشر را در حیرت باقی گذارده اند. جالب اینکه همه ی مذاهب اسلامی حدیث ثقلین را نقل کرده اند که طبق این حدیث، قرآن و عترت از یکدیگر تا روز قیامت جدا نمی شوند؛ بنا بر این حدیث امامت اصلی است که دامنه ی آن تا قیامت کشیده خواهد شد. علاوه بر این، از آنجا که قرآن محتاج مبیّن است، به تنهایی برای هدایت کافی نیست و مبیّن واقعی قرآن، امام معصوم (ع) است.
از منظر شیعه رابطه انسان با دین یکی از محورهایی است که باید با دیدگاه فوق بیان شود. یکی از مباحثی که در چند قرن اخیر در جوامع غربی، و پس از ورود فرهنگ غرب در ممالک اسلامی مطرح شد، رابطه بشر و دین و انتظارات این دو از یکدیگر است. یعنی اینکه دین از بشر چه انتظاری دارد و انتظارات انسان از دین چیست و آیا اصلاً تعبیر انتظار این دو از یکدیگر صحیح است؟ و اگر صحیح است، این دو، انتظارات طرف مقابل را برآورده ساخته اند یا نه؟ این بحث با آنکه در میان مسلمانان دارای سابقه است، اما متفکران مسلمان در سالیان اخیر تحقیقاتی در این زمینه نموده و به صورت مستقل و مفصل بارها بدان پراخته اند.
در بحث انتظار بشر از دین و نیز بالعکس، ابتدا مسئله تفسیر کلمات به صورت انفرادی مطرح می شود. مثلاً در باب انتظار گفته می شود که «نگرش به مقدار توانایی های دین برای پاسخ گویی به نیازهای بشر» را انتظار می گویند. سپس بحث می شود آیا این انتظار مختص دین داران است یا غیر دین داران را نیز شامل می شود؟ به اصطلاح این یک انتظار برون دینی است یا هم برون دینی و هم درون دینی؟ در باب دین نیز بحث می شود که تعریف ما از دین چیست و آیا دین اسلام را که خاتم ادیان است کامل می دانیم یا ناقص؟ دست آخر اینکه قائل به وحدت ادیان هستیم یا دین ها را متعدد می دانیم و مذاق ما نسبت به دین چیست؟
یک عده معتقدند دین اسلام دینی جامع است؛ ولی نه در زمان و در توان ما. یعنی دین فعلاً جواب گوی نیازهای بشر نیست. حال یا به علت اینکه شرایط را برای تحقق آن مهیا نمی بینند یا اینکه معتقدند جامع بودن دین اسلام، در دوران حکومت امام زمان محقق می شود. امام خمینی(ره) از مخالفان جدی این عقیده بودند.
در مسئله انتظار همچنین می تواند یان موضوع مطرح باشد که رفتن به سمت انتظار داشتن از دین به سبب کمال طلبی انسان و احتیاج به رفع کمبودهایش است و این نیاز فقط با دین برطرف می شود؛ زیرا دین مایه آرامش است. در همین موضوع، آسیب شناسی انتظارات بیجای از دین نیز بررسی می شود. بدین معنا که به ذکر مصادیق افرادی پرداخته می شود که بر اثر برآورده نشدن خواسته هایشان از دین، خصلت دین گریزی یا نفی دین پیدا می کنند. یعنی انتظاری از دین دارند که دین متکفل تحقق آن نیست یا در شرایط خاص این فرد، امکان برآورده شدن آن نیاز و انتظار وجود ندارد. معمولاً این افراد پس از مدتی از دین دل سرد می شوند؛ به این ترتیب که یا به طور جزئی نسبت به دین بی اعتنا می شوند، مثلاً نماز را ترک می کنند یا اینکه به طور کلی دین را به کناری می نهند.
نکته ی دیگر در بحث انتظار بشر، این است که اصالت را به دین بدهیم یا به انسان؟ و اگر انسان اصالت دارد، تفسیر ما مانند تفاسیر مادی گرایان است یا طبق مذاق عرفا؟ در بحث انسان و انتظار این موضوع در دل انتظار نهفته است که او نیازهایی دارد و این نیازها هم به دو گونه ثابت و متغیر است. حال آیا دین باید برای نیازهای متغیر هم راهکار ارائه بدهد و کارآمد باشد یا در این بخش لزومی به ارائه راهکار دینی نیست؟
کسانی که وارد این مقوله شده اند، در موارد فراوانی ابتدا به ذکر آرای مسلمانان و غیرمسلمانان درباره ی دین پرداخته اند. می دانیم که بسیاری از متفکران غربی دین را یک امر شخصی می دانند و آن را در احکام اجتماعی ناکارآمد می شمارند. در میان روشن فکران زمان ما هم برخی به این اندیشه ها تمایل یافته اند. مثلاً یکی از روشن فکران معاصر اعتقاد داشت که احکام اجتماعی اسلام برای تقرب به خدا کارآمد است، ولی برای تحقق عدالت اجتماعی ناکارآمد!
علاوه بر این موارد باید به این نکته توجه داشت که بسیاری از افرادی که وارد این بحث شده اند در تفکرات ابتدایی خود دچار اشکال و مغلطه بوده اند. بسیاری از آنها اصولاً با معیار و مناط و ترتیب خاصی بحث را پی نگرفته اند. مثلاً در باب نیازها مشخص نکرده اند که انسان نیازهای متعدد غریزی، طبیعی، مادی و معنوی دارد و برخی نیازها بسیار مهم تر از دیگر نیازها است. برای نمونه در بحث معرفت و شناخت که یکی از اصلی ترین فواید دین است، برخی اصل را بر سکوت نهاده اند؛ گویی این مسئله اصلاً ربطی به دین ندارد. در حالی که یکی از مهم ترین و بهترین آثاری که دین برای انسان به ارمغان می آورد، معرفت و شناخت است؛ امری که از آن تعبیر به یقین می شود. این معرفت دارای آثار بسیاری است؛ از جمله آرامش به هنگام مشکلات و سختی ها، رضایت از زندگی، نوع دوستی و احسان به دیگران. اگر کسی جوهره اصلی دین را که کسب یقین و معرفت است، دریافت، خوشی ها و ناخوشی ها را از منظر دینی می بیند و عاشق قهر و مهر خدا به طور یکسان خواهد شد. در نتیجه همیشه راضی است و عیش طیب دارد و خوشی او پایان ناپذیر است.
از معروف ترین کتاب هایی که درباره ی انتظار بشر از دین نگاشته شده، کتابی است تحت همین عنوان، و به قلم آیت الله جوادی آملی که به علت ساختار منطقی و بحث های تفکیکی مطرح شده در این کتاب، باید آن را در موضوع مورد اشاره از بهترین ها دانست. در ادامه علاوه بر اشاره به محتویات این اثر ارزشمند از این فیلسوف و دانشمند گرانمایه اسلامی، به دو کتاب دیگر نیز که در این باب نوشته شده اشاره می شود و ضمن اشاره ای کوتاه به فصول و بخش های آن دو، برخی نقایص آنها نیز ذکر خواهد شد. آیت الله جوادی آملی «انتظار بشر از دین» را در سه بخش تدارک دیده است. بخش اول مربوط به کلیات است و در آن پس از اشاره ای به پیشینه بحث، به مبادی تصوری مسئله انتظار بشر از دین می پردازد که عبارتند از: دین، انتظار و حقیقت انسان. در بخش دین، از دین بشری و دین الهی نام برده شده که در بخش دین بشری، رهایی، عدم تعهد و مسئولیت و نیز واکنش در برابر دین الهی، از پیامدهای دین بشری عنوان گشته است. در قسمت انتظار، این نکته بیان شده که انتظار گاه به معنای احتیاج است و گاهی به معنای توقع، و انتظار به معنای احتیاج پیش از دین و دین باوری است، ولی انتظار به معنی توقع، پس از پذیرش دین است. سپس اقسام انتظار که صادق و کاذب باشند، ذکر شده که نوع صادق را به دو بخش انتظارات اصلی و انتظارات فرعی تقسیم نموده اند. در پایان این قسمت به حقیقت انسان پرداخته می شود. از آنجا که بهترین راه شناسایی حقیقت انسان، قرآن کریم است، از این زاویه به مسئله نگریسته شده است. بخش دوم کتاب که «روش های تبیین انتظار بشر از دین» نام دارد، در چهار فصل تدارک دیده شده است. فصل اول به بیان این تبیین از راه بررسی ادله ضرورت بعثت اختصاص دارد؛ چنان که در فصول بعد همین مسئله از راه های بررسی فواید دین، انسان شناسی و شناخت منابع دین توضیح داده شده است. گفتنی است که از لحاظ مفهومی این بخش مهم ترین بخش کتاب محسوب می شود. بخش سوم مربوط به ذکر نمونه هایی از پاسخ اسلام به انتظارات بشر است. هفت نمونه در این بخش بیان شده که عبارتند از: اسلام و وحدت ملی، اسلام و امنیت ملی، اسلام و اقتدار ملی، ارزش کار و کرامت کارگر در اسلام، اسلام و صلح جهانی، اسلام و محیط زیست، و در آخر دین و توسعه، نهایتاً کتاب با یک تتمیم کوتاه به پایان می رسد.
در نقد این کتاب می توان گفت که مناسب بود ترتیب برخی مدخل های کتاب تغییر پیدا می کرد. همچنین برخی مصادیق دیگر که انسان از دین انتظار دارد و شایسته پرداختن بود، مورد غفلت واقع شده است. با این حال چنان که گفته شد این اثر در نوع خود کم نظیر است. شایان توجه است که مؤلف کتاب مانند تمام متفکران باانصاف، قائل به جامعیت اسلام بوده و اعتقاد دارد که دین اسلام توانایی رفع تمام نیازها و توقعات معقول بشر را دارد.
انتظارات بشر از دین عنوان کتابی است از آقای عبدالحسین خسروپناه که نسبت به کتاب های مشابه از حجم بیشتری برخوردار است. کتاب که مزین به تقریظ آیت الله جعفر سبحانی است، در چهار بخش تدوین شده است. فصول پنج گانه ی کلیات بخش اول، دیدگاه مؤلف را روشن می کند و تقریباً می توان تشخیص داد که مطالب آینده حول چه محوری مطرح شده اند.
فصل اول این بخش مبادی تصوری مسائله انتظار را می کاود و نویسنده انتظار را «نیاز متوقعانه» می داند. فصل چهارم این بخش به فواید و ثمرات بحث از انتظار بشر از دین اختصاص دارد. مؤلف در این فصل، هفت فایده و ثمره برای این بحث ذکر می کند که ارتقای اعتماد به دین، جلوگیری از عقب ماندگی و انحطاط مسلمانان و تعیین وظایف دین پژوهان، از جمله ی آنها است. بخش دوم، «انتظار بشر از دین در مغرب زمین» نام دارد که دارای هفت فصل است. انتظار بشر از دین در قرون وسطا، رنسانس و دوران معاصر و بررسی این مسئله از دید متفکران غربی، دئیزم و انتظار بشر از دین، اگزیستانسیالیسم، پوزیتیویزم و فلسفه تحلیل زبانی و مسئله انتظار بشر از دین، دیگر فصل های این بخش را تشکیل می دهند.
پرداختن به حواشی یکی از نقص های عمده این کتاب است که بیش از همه در بخش دوم مشاهده می شود. بسیاری از مطالب این بخش می توانست با اشارات کوتاه تری بیان شود بدون اینکه به اصل مطلب لطمه ای وارد شود. نویسنده در بخش سوم ابتدا کلیاتی را درباره انتظار بشر از دین و متفکران اسلامی ذکر نموده، سپس در سه فصل دیدگاه های فلاسفه، متکلمان و عارفان را در این زمینه توضیح می دهد. بخش چهارم با عنوان «نظریه برگزیده درباره انتظار بشر از دین» شامل پنج فصل می شود که فصل اول به بیان ادله درون متون دینی اختصاص دارد. آقای خسروپناه اعتقاد دارد که روش تحقیق مقتضی این است که مسئله ی انتظار بشر از دین، علاوه بر روش محورانه، مسئله محورانه نیز دنبال شود و شش دلیل از آیات قرآن و بیشتر با تفسیر و برداشت علامه طباطبایی در این زمینه مطرح می کند. در چهار فصل بعدی، انتظارات بشر ازدین در عرصه امور دنیوی، علوم تجربی، علوم انسانی و دیگر علوم توضیح داده شده است. نقص اصلی کتاب عدم توجه کافی به دین اسلام با تعریف شیعه از آن است؛ امری که در کتاب استاد جوادی آملی نیز تا حدودی مشاهده می شود. دیگر نقص این کتاب و اغلب تحقیقات مشابه، عدم اعتنای کافی به منابع حدیثی شیعه و پرداختن بیش از حد به اندیشه های متفکران غربی و مروّجان داخلی آنان است. اشکال دیگر کتاب آقای خسروپناه، نام کتاب است. ایشان به جای استفاده از کلمه ی «انتظار» از کلمه ی «انتظارات» استفاده کرده است؛ در حالی که سایر افرادی که در این زمینه دست به قلم شده و لفظ انتظار را به صورت مفرد به کار برده اند، نافی تکثیر انتظار نبوده اند. بلکه طبق قاعده رایج و شایع منطقی، اعتنا به اخسّ در این موارد کافی است. لذا از همان لفظ انتظار استفاده کرده اند و نیازی به آوردن لفظ جمع آن در عنوان کتاب ندیده اند. در عین حال، محاسن این کتاب نیز به حدی است که آن را از اغلب نمونه های دیگر قابل استفاده تر می نماید.
انتظار بشر از دین کتابی دیگر در این زمینه است که آقای محمدامین احمدی آن را در دو بخش تألیف کرده است. نویسنده پس از مقدمه وارد بخش اول می شود و این بخش را به مبانی و کلیات بحث اختصاص داده است. در فصل اول این بخش، چنان که انتظار می رود، به مباحث واژگانی انتظار بشر از دین پرداخته و پس از تعیین مراد و مقصود از دین و انتظار بشر از دین، دیدگاه موافقان و مخالفان مسئله انتظار بشر از دین را بررسی کرده است. در فصل بعدی تأثیر عوامل معرفتی و غیرمعرفتی برون دینی در پیدایش انتظارات و تلقی خاص از دین در قرائت غالب از اسلام بررسی و آخرین فصل این بخش به تأثیر انتظارات و پیش فرض های مفسر در فهم متون دینی اختصاص داده شده است. بخش سوم کتاب که حدود و ثغور انتظار بشر از دین را بیان می کند، بهترین بخش کتاب و پرفایده ترین آن است. در فصل اول به این پرداخته می شود که چه چیز را نمی توان از دین انتظار داشت و این سؤال طرح می شود که آیا تمام امور قابلیت دینی شدن را دارا هستند و در حل تعارض علم و ین چه لوازم و اقتضائاتی نیاز است. فصل بعدی با بیان وجه حاجت بشر به دین، نیازهای گریزناپذیر انسان در دو قسم فردی و اجتماعی مورد بحث قرار می گیرد. از مبحث های دیگر این فصل نقش تعیین نیازهای ضروری انسان به دین در فهم متون دینی می باشد. فصل سوم بخش دوم که عنوان «کمال دین» را دارا است، آخرین فصل کتاب و از مرتبط ترین بخش ها با موضوع کتاب است. نویسنده ابتدا به مفهوم دین پرداخته و سپس این پرسش را مطرح می کند که آیا دین کامل به همه ی نیازها پاسخ می دهد و فقه کامل چه فقهی است. مهم ترین مسئله در باب کامل دانستن یا ندانستن دین اسلام و جامعیت یا عدم جامعیت آن و حتی بر فرض، کامل و جامع دانستن آن، بحث کارآمدی دین برای فرد و جامعه و حدود آن است. موضوعی که با اصطلاح حداقلی و حداکثری بودن دین معروف شده است. نویسنده در انتهای کتاب و قبل از مؤخره به این مباحث می پردازد. نقش کمرنگ احادیث معتبر دینی در این کتاب نیز مشهود است و اعتنا و بعضاً فریفته شدن در قبال برخی آرا متفکران غرب گرای داخلی از نقایص این کتاب به شمار می آید. عدم بسط مطلب در زمینه نقش امامت که مناسب بود حداقل در بخش کمال دین به طور مفصل بدان پرداخته شود، از معایب دیگر این تحقیق است. در نهایت، ذکر این نکته نیز مخفی نماند که نویسنده نتیجه ای که در انتهای بحث خود می گیرد، تا حدودی برخلاف نتیجه دو نویسنده سابق الذکر است و از این جهت مناقشات بر کتاب ایشان بیش از دو کتاب دیگر خواهد بود. اما از محاسن کتاب، تفکیک زیاد و عدم کلی گویی است.
در پایان، مشخصات کامل این کتاب ها، و دو کتاب دیگر در این زمینه، تقدیم علاقمندان این گونه مباحث می شود.
عبدالله جواد آملی، انتظار بشر از دین؛ قم: نشر إسرا، چاپ پنجم، 1378.
عبدالحسین خسروپناه؛ انتظارات بشر از دین؛ قم: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ دوم، 1386.
محمدامین احمدی؛ انتظار بشر از دین؛ قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، 1386.
عبدالله نصری؛ انتظار بشر از دین؛ تهران: مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1378.
مرتضی حسینی شاهرودی، صدیقه محمدی و علیرضا کهن سال؛ انتظار دین از بشر و انتظار بشر از دین؛ مهشد: سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، 1390.
منبع: خردنامه ی همشهری، شماره ی 104
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}